تاریخ اورشلیم (بیت المقدس)
بسمه الله الرحمن الرحيم
موضوع :
تاریخ اورشلیم (بیت المقدس)
دبیر محترم :
گردآورنده :
مریم تشکری، 202 تجربی
فهرست مطالب
مقدمه
ریشههای تاریخی واژهی اورشلیم اقوام ساکن اورشلیم
اقوام و قبایل ساکن در فلسطین
باستان شناسی اورشلیم
آمدن بنی اسرائیل به فلسطین
شموئیل
آغاز بنای بیت المقدس
اسلام و بیت المقدس
مسجد صخره
بیت المقدس در دست مسلمانان
محاصرهی بیت المقدس
صهیونیسم چیست ؟
نخستین گامهای صهیونیست
مخالفت روحانیت یهود
تشکیلات یهود
قدس امروز
قدس پایتخت
نتیجه
منابع
مقدمه
تحقیق تاریخ بیتالمقدس کاری پر مخاطره و طاقت فرساست هر اندازه کوشش شود تا از تمام اقوام که به مرور ایام در آن جا ساکن و یا آمده و رفتهاند یاد شود .
ممکن است که نام یک یا چند قوم فراموش گردد و از قلم بیفتد. در زبان فارسی ، کتب و تواریخ و رسالههایی که درباره ی فلسطین نوشته شده بسیار است .
تب فلسطین در دهه های اخیر ، گسترش یافته است ، اما مطلب نوشتهها و کتب مربوط در این باره در تشریح و بیان واقعیت ها کافی و دقیق نیست .
اکثر نویسندگان سوابق ذهنی ، تمایل سیاسی ، دینی از سیاست های استعماری را در نوشته هایشان دخیل نموده اند بدین طریق از جاده های انصاف و امانت و ادای دین در بیان واقعیت های تاریخی به دور افتاده اند .
روشن است که توجه به تاریخ یک منطقه به طور غیر مستقیم توجه به روند مناسب اجتماعی نیز هست . تاریخ ، علم شناخت جوامع و پی بردن به مسیرهای طی شده ی طولانی زندگی بشر در طول قرون و اعصار است .
در این کتاب تا آن جا که مجال و فرصت بوده ، از آنچه در طول تاریخ طولانی بر این شهر مقدس و در عین حال نگونبخت گذشته ، یاد شده است .
بعید نیست که با تمام کوشش و صرف وقت ، نکته های بسیاری باقی بماند .
ریشه های تاریخی واژه ی اورشلیم اقوام ساکن اورشلیم
اورشلیم (jerusalem ) : اورشلیم ترکیبی از دو واژه ی "اور " و " شلیم" است . "اور " در عربی به معنی آتش ، روشنایی ، مقدس و "شلیم " به مفهوم شهر ، صلح ، سلامتی و آرامش ذکر شده است بر روی هم اورشلیم معنی شهر مقدس ، شهر روشنایی ، شهر صلح و آرامش و همچنین "میراث فرهنگی " می دهد .
روایات دیگری نیز، دال بر وجه تسمیه یی اورشلیم در دست است ، از زمان سکونت چیتیها در دو هزار سال پیش از میلاد ، در این منطقه ، اورشلیم «او-رو- سالم» و قبل از حملهی حضرت داوود به آن یبوس و در زمان تسلط آن حضرت «اورشالم» ، «یورشالائیم» ، «یروشالم» و «اورشلیم» به مفهوم شهر صلح و آرامش مینامیدهاند.
در مورد نام «یورشالیم» گویند که بازمانده از دورهی کنعانیهاست. و یور به معنی تاسیس و شالیم اسم رب النوع صلح میباشد. کنعانیها که بنا به روایتی، اولین گروه موحد در این منطقه بودهاند و در پایان هزارهی چهارم پیش از میلاد، در این سرزمین میزیستهاند شهر «یورسالیم» را بنا کردند. اما جون پادشاه آن ها «ملک صادوق» دوستدار صلح و آرامش بود، به احترام «شالیم» خداوند صلح آن را یورشالیم (شهر صلح) نامید و نیز پیش از حملهی داوود به آن جا، آن را «یبوس» میخواندند. اما پس از تصرف «یبوس» به دست داوود، نام آن «اورشلیم» ویا مدینهی داوود تغییر یافت. اسامی دیگر آن را «ارین ئیل» به معنی مسکن خدا «ایلیا» به مفهوم خانهی غم و خانهی خدا گفتهاند. یهودی ها، آن را بیت همیقداش (خانهی مقدس) نیز میگویند.
همچنین پس از شورش بر کوخبا، وقتی که رومیان بر آن شهر تسلط یافتند نام «ایلیا کاپیتولینا» (تپهی خانهی خدا) بر آن گذاشتند و آن جا را به صورت مرکزی برای بت پرستی در آوردند. نام ایلیا تا زمان ظهور اسلام، بر شهر باقی ماند و بتدریج اسامی بیت المقدس ، بیت القدس ، قدس ، قدس شریف و مدینهی مقدسه بر آن اطلاق شد.
اورشلیم که به عنوان مرکزیتی معتبر، از قرن پانزدهم ق. م سابقه دارد و از جانب حکومتهای داوود پیغمبر، و سلسلهی هرودس به عنوان پایتخت حکومتی برگزیده شده در سرزمین فلسطین، در طرف جنوب شرقی شهر یافا و در فاصلهی 50 میلی آن شهر بر فراز تپههای سبز و خرم، میان منطقهای کوهستانی بسیار زیبا قرار گرفته است.
این شهر که به ارض موعود معروف میباشد و مکانی دانسته شده است که چشمههایی از شیر و عسل در آن جاری و پیوسته مطمح نظر مهاجمان و جهانگشایان بوده است، بعد از ظهور اسلام بیت المقدس از طرف سلاطین عثمانی، به نام قدس و قدس شریف خوانده شد. این شهر صخرهای که بر فراز کوه «موریا» قرار دارد و دست کم در طی قرون بیست بار تحت محاصرهی شدید واقع شده دوباره به دست مهاجمان به کلی ویران و بر جایش شخم زدهاند، هیجده بار تجدید ساختمان شده و سه بار معبد آن بازسازی و مرمت گردیده و مردمش شش بار وادار به تغییر دین و مذهب خود شده اند.
اقوام و قبایل ساکن در فلسطین
باستان شناسی اورشلیم
گذشتهی دور سرزمین فلسطین که نام قدیمی اش کنعان است. به هزارهی چهارم و سوم پیش از میلاد می رسد به آن زمانی که مصریها، کنعانی ها و حیتیها بر آن سلطه داشتند. مصریهای قدیم در حدود 3015 پانصد سال پیش از میلاد ، در منطقهای واقع در جنوب فلسطین بنام «خاور»میزیستند.
فلسطیان : همانطور که گفته شد اطراف واکناف سرزمین فلسطین که در حملهی یوشع به قید قرعه بین اسباط یعقوب تفسیرشد. محل زندگانی طوایف وقبایل بسیاری بود که مهمترین آنها، قبایل آمون وموآب در قسمت شرقی ،عمالقه در بخش جنوبی ،کنعانی ها در ناحیه ی فلات وقوم فلسطی در قسمت ساحلی بودند که از این میان فلسطیان از ویژگی خاصی بر خوردارند.
شهر قدیم اورشلیم در خلال تاریخ و در مسیر ویرانیهای متعدد به عمق 40 تا 70 پا در زیر انبوهی خاک مدفون شده و امروز فقط قسمت کوچکی از شهر قدیمی بر جای مانده است. معبد یا هیکل که بروی صخرهی مقدس بنا شد در بلندترین نقطهی شهر قرارگرفته بود. اما امروزه سطح معبد و حرم شریف با سطح شهر یکسان است. حضرت داوود محل معبد را در خرمنگاه مردی به نام « ارنان یبوسی» تعیین کرد وحضرت سلیمان معبد بیت همیقداش اول را بنا گذاشت. شهر اورشلیم یا بیت المقدس قدیم بر فراز تپههایی بنا گردیده که از سه جهت جلگه بر آن محیط است. معبد بر بالای کوه موریا واقع است و از شرق و غرب به ترتیب کوه صهیون و کوه زیتون آن را احاطه نمودهاند. از سه هزار سال پیش از میلاد مسیح، به سبب وضعیت جغرافیایی و کشیدن حصارهایی در اطراف شهر، پیوسته دفاع از آن برای مدافعان آسان بوده است. قلعهی مستحکم یبوسیون و کنعانیون بر فراز تپهای به نام الضهور خوردال بر این موضوع است از ظواهر امر پیداست ، اولین دیوار اطراف شهر را یبوسی ها ساختهاند، دیوار دوم در زمان حضرت سلیمان کشیده شد، این دیوار در هجوم آشوریها ویران گردید و در طول قرون پنجم تا دوم پیش از میلاد دو بار مرمت شد. هیرودیوس کبیر چند سالی پیش از میلاد ، دیوار را مرمت وتکمیل نمود، که بقایای آن هنوز پابرجاست. «هیرودیوس اکریپا» نوهی هیرودیوس کبیر، دیوار چهارم را به دور شهر کشید و در زنان حملهی تیتوس ویران شد. بعد از اسلام صلاح الدین ایوبی، دیوارها را عمارت نمود واورشلیم را محکم ساخت.
آخرین کسی که دیوار را تجدید کرد و برجها و دروازههایی بر ان افزود، سلیمان قانونی دهمین و بزرگترین سلطان عثمانی بود. معبود «یهوه» مسلماً باشکوهترین و با عظمت ترین بنای اورشلیم وبوده است. هیرودیوس کبیر تپه ی معبد را از سه سو با دیوارهای سنگی عظیم به ارتفاع 15 متر محصور ساخته بود که از ان زمان تاکنون یهودیان هر روز جمعه در کنار دیوار گرد می آیند و بر ویرانی بیت المدقس شیون کرده اشک میریزند، بدین لحاظ است که دیوار را دیوار ندبه میگویند.
آمدن بنی اسرائیل به فلسطین:
430 سال پس از ورود یعقوب به مصر ، حضرت موسی ، فرزند عمران قوم را که ششصد هزار مرد و زن به غیر از احتساب کودکان بودند از سرزمین مصر، برای رسیدن به ارض موعود ، به حرکت درآورد. سرزمینی که موسی گفته بود در آن جا جویی از شیر و جویی از عسل روان است. قوم پس از طی 44 منزل که اولین منزل آن رامسس بود حرکت کرد و بعد از عبور از بیابانهای متعدد و کوهستانها ودشتها و تحمل مشتقات و گرفتاریها به آخرین منزل در اردن، در جایی به نام« شطیم» رسید. در مسیر حرکت قوم که 40 سال به طول انجامید، حوادث و اتفاقات زیادی بر قوم وارد شد و فتنه و فساد در بسیاری از آنها سر زد. زمانی که به موسی برای آوردن الواح دهگانه به کوه رفته بود. پس از بازگشت که 40 روز طول میکشید متوجه شد قوم هارون را فریفته و تهدید کرد و گوسالهای طلایی سامری را پرستش مینماید. موسی خشمگین شد و الواح را بر زمین زد و شکست و هارون را مورد عتاب و سرزنش قرار داد. قوم به خاطر نافرمانی 40 سال در بیابانها سرگردان بود اما به هر شهری میرسید از غارت و تجاوز ابایی نداشت.
هارون برادر موسی در بین راه در کوه هور درگذشت. موسی با قوم باز هم طی طریق کرد و« خیمه اجتماع» را در آن جا بنا نمود ، بنی اسرائیل در شطیم اقامت نمود و به بت پرستی پرداختند و خشم خدای یگانه را بر انگیختند .
بعد از سالها بالاخره موسی هم در سن 120 سالگی در زمین موآب در مقابل بیت فضور ، در دره دفن کردند و پس از مرگ او بنی اسرائیل در موآب سی روز ماتم گرفتند. موسی پیش از مرگ خویش نوشتههای الواح شکسته را که در ذهن خود داشت، به دستور« یهوه» بر روی لوحهی سنگی نوشت و در تابوت عهد که از چوب سنط یاسدر ساخته بودند جای داد. او ضمن وصایای خود گفته بود که باید تابوت عهد را به ارض موعود ببرند، تابوت عهد را در خیمه یا عبادتگاه سیار که وسایل آن را با چوب شطیم ساخته بودند نگهداری و همه جا با خود حمل میکردند. یوشع بن لون، پس از مرگ موسی ، برای عبوردادن بنی اسرائیل از اردن آماده شد، ابتدا دو جاسوس را به زمین «اریحا» فرستاد تا وضع آن جا را مطالعه کنند. آن دو نفر ، شبانه در خانهی یک زن به نام «راحاب» فرود آمدند و اطلاعاتی را بدست آورده و در اختیار یوشع گذاشتند. آن گاه یوشع قوم را از اردن حرکت داد و به شهر اریحا وارد شدند. پس از ورود به شهر ، تمام مردم آن را به جز راحاب را کشتند. و قوم بنی اسرائیل نصایح 40 سالهی موسی را فراموش کردند و دست به غارت و چپاول زدند و سپس وارد شهر «عای» شدند و ان جا را آتش زدند و مردان آن شهر را کشتند.
پس از کشتار شهر «اریحا» و «عای» مردم ساکن شهر جبعون از ترس ، با یوشع از در صلح درآمدند اما پادشاه اورشلیم با ملوک 5 شهر دیکر متحد شد تا با یوشع و بنی اسرائیل بجنگند و مانع ورود آن ها به اورشلیم شوند اما هر 5 پادشاه شکست خوردند و پس از اهانتهای زیاد به آنها، آنان را بردار کشیدند و در شهرهای آنان به کشتار عظیمی دست زدند و در آن روز شهر مقیده را گرفتند و ملک آن جا را به خواری کشتند. و مردمش را قتل عام کردند. آن گاه شهر «لبنده» را غارت کردند و پادشاه ومردمش راکشتند.خلاصه شهرهای لاخیش ،
عجلون، حبرون ، دبیر و سایر شهرها را گرفتند و مردم آن جا را قتل عام کردند و سپس به اردوگاه خود در جلجال بازگشتند.
سپس قوم اسرائیل سرزمینها را به حکم قرعه بین خود تقسیم کردند و تمام اقوام را مغلوب خود ساختند. اما در این گیرودار قوم فلسطی را نتوانستند شکست دهند. خداوند بواسطهی شرارتهایی که بنی اسرائیل در زمین کرد بر آنان خشم گرفت که به سبب آن مدت 40 سال مغلوب فلسطینیان شدند و چون سستی بر آنها غلبه یافت مدت هفتاد سال به دست مدیان تسلیم بودند و در این مدت اقوام ساکن آن نواحی که، از اسرائیلیان صدمه دیده بودند بر اسرائیلیان هجوم میآوردند.
شموئیل
به دستور شموئیل اسرائیلیان برای جنگ با فلسطینیان بیرون آمده ، اردو زدند. و در برابر هم صف آرایی کردند و جنگ بشدت بالا گرفت و سرانجام فلسطینیان بر اسرائیلیان پیروز شدند و بنی اسرائیل برای تقویت روحیهی خویش تصمیم گرفتند تابوت عهد را از شیلوه به میان خود در لشگرگاه بیاورند در آغاز فلسطینیان ترسیدند، اما دوباره خود را تقویت نموده و به جنگ پرداخته و اسرائیل را شکست دادند و سی هزار تن از آنان را کشتند و تابوت خدا را گرفتند. چون خبر به «عیلی» بزرگ بنی اسرائیل که، دو پسرش در جنگ کشته شده بودند رسید از تخت افتاد و مرد. زیرا مردی پیر و سنگین بود و چهل سال بود که حکومت میکرد. در مدتی که اسرائیلیان مغلوب فلسطینیان بودند، شموئیل بنی اسرائیل را رهبری میکرد. شموئیل پس از اینکه بنی اسرائیل پراکنده را جمع کرد از آنها خواست تا از بت پرستی وفساد دست بردارند و به سوی خدای یگانه روند. شموئیل تمام بنی اسرائیل را در محلی به نامه مصفه جمع کرد و نزد خداوند دعا نمود، و تضرع کرد تا آنان را نصرت دهد و بعد از جنگهای فراوان دوباره بنی اسرائیل قدرت یافت و تسلط بر شهرها را آغاز کرد.
شائول:
شموئیل مردی به نام «شائول» فرزندقیس از قبیلهی بنیامین را به پادشاهی قوم برگزید. شائول در جنگ دلیر بود و اقوام مختلف مثل موآب و «بنی آمون» ، «ادوم» و هلوک صوبه و عمالقه را شکست داد و قوم فلسطی را نیز مغلوب ساخت و زمام سلطنت اسرائیل را به عنوان نخستین پادشاه رسمی بدست گرفت. اولین پیروزی وی در محلی به نام مخماس نصیبش شد مرکز فرماندهی شائول در «جبعه» قرار داشت. او به هر شهری میرسید قتل عام میکرد و عاقبت شائول در یکی از جنگها بر بالای کوه «جلبوع» از فلسطینیان شکست خورد و این شکست موجب خودکشی او و پسرش گردید. فلسطینیها به علامت پیروزی سر او را بریدند و به معبد داجون فرستادند و بدنش را به دیوار معبد میخکوب کردند. پس از او شموئیل ، داوود پسر یسای بیت اللخصی را برای سلطنت انتخاب کرد. در جنگ بسیار سختی که بین فلسطینیان و اسرائیلیان درگرفت غنایم زیادی به دست فلسطینیان افتاد و اسرائیلیان پراکنده شدند.
با کشته شدن شائول سلطنت برای حضرت داوود قطعی شد و محل خود را به دستور خداوند به شهر «حبدون» منتقل ساخت. قدرت داوود که روز به روز بیشتر میشد بر آن داشت تا به قصد تصرف اورشلیم که در ان هنگام، یبوسیان ساکن بودند خود را آماده سازند یبوسیان به مقابله با داوود ایستادند. داوود ابتدا قلعهی «صهیون»را تسخیر کرد و شهر داوود و معبد خود را در آن جا بنا نهاد. شهر اورشلیم از نظر دفاعی بسیار مستحکم بود و آن امکان نداشت، اما داوود به شهر وارد شد و حدود 33 سال در اورشلیم سلطنت نمود.
آغاز بنای بیت المقدس (بیت همیقداش)
حضرت داود(ع) به فرمان خداوند به ساختن بنای مقدس یعنی خانهی خدا اقدام نمود. سپس فرمود تا غریبانی که در زمین اسرائیل هستند را جمع کنند و سنگ تراشان را معین کرد تا سنگهای مربع را برای بنای خانهی خدا بتراشند و آهن بسیاری جهت ساختن مجنها، لنگههای در، دروازهها و وصلها (اتصالها) حاضر نمودند و فلزات دیگر از قبیل طلا و نقره و فراوان تهیه کردند. حضرت داود در سن پیری پسر خود یعنی حضرت سلیمان را به جانشینی خویش به پادشاهی اسرائیل منصوب و او را به اقوام بنی اسرائیل معرفی کرد. حضرت داوود بنای معبد بیت المقدس یا اورشلیم را آغاز کرد و در زمان سلیمان به نام معبد یا هیکل سلیمان به پایان رسید. بیت المقدس تقریباً در هزار و صد سال بعد از بنای کعبه و 970 سال پیش از میلاد مسیح بنیان گذاری شده است و بیت المقدس پیش از آنکه جایگاه مقدس یهود به مسیحیت و سپس اسلام تبدیل گردد عبادتگاه جماعت صابئین بوده است.
اسلام و بیت المقدس :
در مدت سیزده سال پس از بعثت که پیامبر اکرم از مکه به مدینه مهاجرت فرمود ، مسجدالاقصی در قدس قبلهی مسلمانان بشمار میرفت. عاقبت قبلهی مسلمانان از مسجدالاقصی به مکه و مسجد الحرام تغییر یافت. در آن شب حضرت محمد(ص) در مسجد بنی سلمه واقع در مدینه نماز میخواندند که قبله به سوی مکه به فرمان خداوند تعیین شد. آن مسجد را از آن پس «ذوقبلتین» گفتند، یعنی صاحب دو قبله که یکی به سوی مسجدالاقصی و دیگری به سوی مسجدالحرام است.
مسجدالصخره :
در داخل محوطهی حرم شریف ، مسجد صخره و مسجد اقصی و سایر بناهای متبرکه قرار گرفته است. نام حرم شریف بر این دو مسجد و سایر ساختمانهای اطراف آنها، نادیوارهای حمار شهر اطلاق میگردد. دربارهی وضعیت معماری بنای قدس باید گفت که حرم شریف دارای ده درب باز و چهار درب بسته است و در آن تعدادی راهرو وجود دارد. در صحن صخره، 8 چاه و در حیاط مسجدالاقصی تعداد 17 چاه وجود دارد. در فاصلهی 500 متری مسجد صخره، مسجدالاقصی قرار دارد. داخل مسجدالاقصی جامع مستطیلی وجوددارد که دارای ایوان بزرگ و ایوان کوچک زیبایی است و محراب حضرت زکریا در آن قرار دارد مرتبهی مسجدالاقصی بعد از مسجدالحرام و مسجدالنبی قرار دارد.
بیت المقدس در دست مسلمانان
فلسطین طبق قرارداد عمر خلیفه ی دوم به تصرف مسلمانان درآمد و چون عمر از اسرائیلیان ناراضی بود قرار بر این شد که از آن پس هیچ بهبودی حق سکونت در شهر قدس را نداشته باشد و در نتیجه، تمامی سرزمین فلسطین در زیر نظارت مسلمانان اداره گردید. و از آن به بعد ساکنان اصلی فلسطین را عمدتاً مسلمانان عرب تشکیل دادند.
محاصرهی بیت المقدس :
صلیبیون به نزدیکی بیت المقدس رسیدند و شهر را به محاصره گرفتند. اماپیش از آن که آنها به شهر نزدیک شوند ساکنان شهر حصارها را محکم کردند. خواربارها و آذوقه ی کافی در شهر جمع آوری نمودند و مزارع را خالی کردند تا صلیبیون دچارکمبود آذوقه بشوند و صلیبیون به وسیلهی منجنیقها و آتشافکنهها حمله به شهر را آغاز کردند و پس از 4 روز شهر بیت المقدس به تصرف جنگجویان صلیبی درآمد.آنان قتل عام بسیاری کردند و مردمان را به شکل فجیعی کشتند .وقتی کهن بیت المقدس به دست صلیبیان افتاد از گوشه و کنار جنگ و گریزهایی بین اعراب مسلمان و صلیبیون درگرفت. و بدین ترتیب بین آنها بین خود یک پادشاه انتخاب کردند.
صهیونیسم چیست؟
در قسمت جنوب غربی شهر قدس کوهی به ارتفاع تقریبی 900 متر از سطح دریا به نام صهیون یا صیون به معنی کوه خشک و پرآفتاب قرار دارد. امروزه آرامگاه حضرت داود (ع) و حضرت سلیمان (ع) و گروهی از انبیای بنی اسرائیل بر بالای تپه صهیون واقع میباشد. در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 که نهضت صهیونیستی در جهان آشکار شده گردانندگان نهضت به مناسبت نام کوه صهیون ، نام آن را بر حزب خود گذاشتند.
صیونیسم، صهیونیسم، ایدهای است سیاسی که اساس آن بر روی تز برتری نژادی قرار دارد، اصل پیدایی صهیونیسم ، که اهداف دولت یهود بر آن استوار است در چند عامل میتوان جستجو کرد. یهودیان پراکنده در عالم بدین امید که با مهاجرت به سرزمین موعود از آزار و اذیت نجات خواهند یافت. هنگامی که به سرزمین فلسطین رسیدند متوجه شدند که آنچنان هم از عذاب و شکنجه رهایی نیافتهاند بلکه وسیلهای گشتهاند جهت اجرای مقاصد سیاسی صهیونیست جهانی بنابراین گروههای زیادی از مهاجرین یهودی در همان اوایل ورود به فلسطین این موضوع را دریافتند و به کشورهای خود بازگشتند و در آغاز امر صهیونیست با شکست روبه رو شد اما تحریککنندگان و برنامهریزان برای پیشبرد اهداف خویش به وسایل الحیل دیگری متوسل شدند.
نخستین گامهای صهیونیست:
طی سالهای 1882 تا 1897 صهیونیست جهانی برای اسکان مهاجران یهود در فلسطین، به کوششهایی دست زد اما پیشرفت قابل ملاحظهای را کسب نکرد و مجدداً شکست خورد اما با هر شکست ، کوشش و تلاش طرفداران نهضت بیشتر میشد. «هر تزل» به نهضت صهیونیستی رنگ دیگری داد و تشکیل یک مملکت یهودی را به عنوان راه حل مسالهی یهود و ایستادگی در برابر آنتی سیمیتیسم پیشنهاد کرد. و او مسالهی صهیونیست را صورت سیاسی داد و کتاب «مساله یهود» را نوشت. در کنگرهی صهیونیستی شهربال موادی به تصویب رسید که در راس همهی آن چنین ذکر شده بود «هدف نهایی صهیونیست تاسیس کانونی برای قوم یهود در فلسطین و تایید و تضمین آن به وسیلهی حقوق عمومی است.»
هر تحول (هرتیل) در سال 1904 درگذشت اما قدرت و نفوذ او در بین طرفدارانش باقی ماند و به زودی طرفداران او توانستند در فلسطین زمینهایی را برای اسکان یهودیان خریداری نمایند.
مخالفت روحانیت یهود :
نهضت صهیونی یک نهضت نژادی و ناسیونالیستی بود، لذا مقدسین متعصب یهود از جنبهی سیاسی آن پرهیز و اکراه داشتند و معتبدند بودند که مراجعبت به ارض موعود باید به کمک مستقیم خدا ومباشرت انبیا صورت گیرد،نه به دست رجال سیاسی و عوامل غیرروحانی مرکزی که دارندگان این عقاید را اداره می کرد جایی به نام اگوداشه اسرائیل بود.
فرقهی سوسیالیست یهود، نهضت صهیونی را فعالیتی ارتجاعی و سرمایه داری میدانست. همچنین رئیس روحانیون یهود با نهضت صهیونی مخالف بود. ریاست حزب صهیونیست با مردی به نام دکتر وایزمان بود. او هنگامی که قصد داشت اعلامیهی رسمی نهضت صهیونی را صادر کند وسازمان مخالفت شدید خود را نسبت به مفاد آن اظهار داشتند.
اما صهیونیها با تمام مخالفت هایی که دربارهی آنها اعمال شد. در رعایت اصول ملی و نژادی پافشاری کردند و سرانجام مخالفت ها و موافقتها ، بر علیه حزب صهیونیست، از یک طرف و فعالیتهای پشت پردهای انگلیس از طرف دیگر همراه با پافشاری و اصرار وایزمان و سایر رهبران یهودی – صهیونی، بحثهای فراوانی را در مورد نظرات حزب جرید صهیونی برانگیخته بود و دولت انگلیس هم از این تناقضها سخت بهره میگرفت.
همزمان با شروع جنگ بین المللی اول، انگلیسیها سعی کردند اعراب را علیه دولت عثمانی بشورانند. در این هنگام با این که دولت انگلیس تعهد حمایت از اعراب و مسلمانان را داشت ضمن اینکه به تعهدات خود عمل نکرد مقدماتی برای جلب مستحدین خود یعنی صهیونیستها فراهم نمود. قبل از جنگ جهانی اول، اماکن مقدسه بیت المقدس در دست دولت عثمانی بود و صهیونیستها برای جلب توجه دولت مزبور فعالیت میکردند. در آن موقع مرکز صهیونیستها در شهر برسن بود و دولت آلمان از آن حمایت میکرد. این مرکز شعبه بسیار متعصبی در روسیه داشت و کمیتهی داخلی حزب صهیونسیت شعبهی دیگری را در کپنهاک دانمارک گشوده بود.
صهیونیستها از انگلیس و امریکا میخواستند تا متفقین ، تضمین نمایند که هر گاه دولت عثمانی شکست بخورد فلسطین محل مهاجرت و مملکت یهود گردد و همچنین صهیونیستها توانستند با کمک دولت آلمان امتیاز تاسیس کمپانی هایی را از دولت عثمانی دریافت دارند. به این ترتیب صهیونیستها متوجه شدند که با جان و مال خود به دولت انگلیس کمک نمایند. و در اواخر جنگ جهانی اول قسمتی از فلسطین توسط لشکر یهود به فرماندهی «پنرال آلن بی» اشتغال گردید. و ایزمان ، به عنوان زیارت اماکن مقدسه عازم فلسطین گردید و به اتفاق عدهای از مشاهیر نهضت صهیونی با تشریفات خاصی وارد اورشلیم گردید و در کوه «اسکوبوس» نخستین سنگ بنای دانشگاه عبری را نصب کرد. در هنگام متارکهی جنگ بینالملل اول فقط 50 هزار یهودی در ارض مقدس وجود داشت اما حکومت جدید ، درهای کشورها را بر روی مهاجرین گشود و این امر موجب ایجاد اعتراض هایی شد. شورشها و اعتراضات فراوان علیه صهیونیستها در فلسطین به وقوع پیوست و سپس وزیر مستعمرات انگلیس یادداشتی منتشر کرد و این یادداشت از این قرار بود که «دولت انگلیس میخواهد یک کانون ملی یهود را در فلسطین تاسیس نماید و قصد ندارد که سراسر خاک فلسطین را به صورت یک کشور یهود درآورد.»
این یادداشت با موافقت یهود و مخالفت شدید اعراف قرار گرفت و از آن به بعد حکومت فلسطین هر سال سهمیه مهاجرین یهودی را اعلام می کرد به طوری که عده آنها پیوسته رو به افزایش نهاد با تقویت مواضع صهیونیستها ، کارگزاری کانون صهیونیستی تشکیل شد.
تشکیلات یهود
جامعهی یهود برای رسیدن به هدفهای استعماری در فلسطین ، تشکیلات منظم و مرتب و احزاب متعدد به وجود آورد. به تدریج احزاب گوناگون و سازمانهای تروریستی و تاسیسات اقتصادی و اجتماعی فراوان در فلسطین تشکیل دادند از سراسر دنیا ثروتمندان و سرمایهداران یهود به این تاسیسات کمک مالی و اقتصادی مینمودند.
و به تدریج که بر تعداد مهاجرین افزوده میشد خشم و نفرت اعراب نیز بیشتر میگردید از آن پس مبارزات گستردهای علیه یهودیان صهیونی در سرزمین فلسطین و شهر قدس آغاز گردید.
نخستین اعتراضات ضد صهیونی از سال 1928 آغاز گردید و در کنار دیوار (ندبه) جنگ خونینی بین اعراب فلسطین و صهیونیستها در گرفت. دیوار براق بازماندهی دیوار قدیمی اورشلیم است. و سپس خسارتهای مالی سنگینی بر اعراب وارد آمد. در دوران جنگ بین المللی دوم تقریباً بر فلسطین آرامش حکمفرما بود.
صهیونیستها که توسط نیروهای انگلیس، آموزش دیده و پشتیبانی میشدند، جنگ گستردهای علیه ملت فلسطین برپا کردند. آنها شهرها و روستاها را تصرف کردند و بسیاری از فلسطینیها را از خانه و کاشانهشان بیرون راندند. ارتشهای عرب از سایر کشورهای عربی برای دفاع از حقوق مردم فلسطین وارد این سرزمین شدند و اسرائیل با تمام نیرو به مقابله با ارتشهای کشورهای عربی پرداخت. در سال 1949 یک سلسله عملیات متارکهی جنگ بین اسرائیل و کشورهای عرب به وجود آمد که در اثر آن تقریباً سه چهارم خاک فلسطین به تصرف دولت اسرائیل درآمد. جنگ عرب و یهود اثرات عمیقی در موقعیت سیاسی خاورمیانه ایجاد نمود که مهمترین اثرات آن ، قدرت روز افزون اسرائیل و توسعه طلبی و تسخیر تدریجی کلیهی سرزمینهای فلسطین، ویران ساختن روستاهای اعراب ، توسط یهودیان صهیونی بطوری که اعراب نتوانستند دوباره به آنجا بازگردند و در نتیجه آواره شدن میلیونها عرب فلسطینی و بیخانمان شدن آنها و تضییع حقوق این مردم بود. با تضییع حقوق ملت فلسطین و اشغال آن توسط صهیونیستها ، سازمان ها و تشکیلات تدافعی ضد تجاوزهای صهیونیستی، یکی پس از دیگری در فلسطین و در خارج از مرزهای آن شکل گرفتند و نطفههای مقاومت و دفاع را از سرزمینهای غصب شدهی خویش در بطن رویدادها و مدافعات خونین قرار دادند. کنگرهی عمومی فلسطین در شهر قدس تشکیل شد و با تاسیس سازمان آزادی بخش فلسطین ، مبارزات ضد صهیونی شکل تازهای به خود گرفت و با اینکه به تدریج در بین این سازمان شکافهایی ایجاد شده است و رهبران گاه به گاه خیانتهایی دست زدهاند اما مقاومت فلسطینیان هنوز ادامه دارد. ارتش آزادی بخش فلسطین، جبههی پیشتاز نظامی فلسطین، برای آزادی میهن تشکیل شد و با شروع عملیات نظامی علیه پایگاههای دشمن را در سرزمین های اشغالی آغاز کرد.
بعد از جنگ سال 1967 ، صهیونیستها بر تمامی سرزمین فلسطین و بلندیهای جولان در مرز سوریه و صحرای سینا در مصر، دست یافتند. شهر قدس تا پیش از جنگ مزبور تحت حاکمیت دولت اردن بود، اما بر طبق قانونی که دولت اسرائیل صادر نمود شهر قدس ، بیت لحم، بیت نامور، ضمیمهی اسرائیل گردید. رژیم اسرائیل از هنگام اشغال بیت المقدس سعی کرد که اقلیت یهودی را به اکثریت اهالی مبدل سازد. با تصرف بیت المقدس ، بهترین منطقه استراتژیکی سرزمین فلسطین به دست اسرائیل افتاده است. از همان زمان اشغال بیت المقدس ، دولت اسرائیل دو هدف را در مخیلهی خود میپروراند، یکی اینکه چهرهی قدس را از چهره و رنگ اسلامی دور نموده ومنظرهای کاملاً یهودی به آن دهد، دیگر اینکه قدس را به جای تل آویو پایتخت اسرائیل سازد. صهیونیستها با کوچاندن و اسکان یهودیان به این شهر و ساختن شهرکهای یهودی نشین در اطراف آن و اماکن مقدس سعی نمودهاند که بر یهودی بودن چهرهی بیت المقدس بیفزایند در یازدهم اگوست 1969 صهیونیستها مسجد الاقصی را به آتش کشیدند که در این آتش سوزی قسمت های زیادی از مسجد طعمهی حریق گردید.
قدس امروز:
از زمان تاسیس کشور اسرائیل یعنی سال 1948، دولت آن کوشیده است تا به تدریج وسیلهی بیرون راندن اعراب ساکن فلسطین را فراهم و موجبات اسکان یهودیان را در آن سرزمین فراهم نمایند. در طول جنگ ژوئن 1967 دولت جدید صهیونیست بیشتر سرزمینهای فلسطین را اشغال نمود و بر بیت المقدس دست یافت.
از آن تاریخ کوششهای فراوانی برای تغییر چهرهدادن این شهر مقدس از صورت اسلامی به صورت یک شهر یهودی نشین به عمل آمده است. دولت صهیونیستی از همان سالهای جنگ، 67 به بعد برای اخراج و کوچاندن اعراب ساکن مناطق اشغالی، حفاری های زیادی به بهانهی یافتن آثار مقدس باستانی و الواح صورت گرفته و تاکنون اکثر حفاریها در اطراف مسجد صخره و مسجدالاقصی انجام گردیده است.
بدیهی است که برای انجام این حفاریها نیاز به ویران کردن خانهها و در نتیجه آواره ساختن ساکنان آنها پیش میآورد دولت صهیونیستی در همان اغاز تاسیس ، فکر انتقال پایتخت از تل آویو به بیت المقدس را در سر می پروراند.
سازمان ها و گروههای مبارز فلسطینی مثل سازمان آزادی بخش فلسطین، جبهه خلق برای آزادی فلسطین و سازمانهای دیگر ، از همان سال های اولیهی اشغال، به مبارزات خود از حقوق خویش آغاز کردند و در این راه هزاران شهید، تقدیم راه آزادسازی سرزمینهای اشغال شده نمودهاند و در ادامهی همین مبارزات دهها هزار نفر مرد و زن و کودک، آواره و راهی اردوگاههای آوارگان یا کشورهای دیگر جهان شدهاند، اختلاف سلیقهها و در نهایت خیانتهای بعضی از رهبران آنها به آوارگی بیشتر دامن زده است.
امروزه قدس چهرهی دیگری به خود گرفته است. توجه به دیوار ندبه یا دیوار ندامت دولت اسرائیل را بر آن داشته تا برای پی بردن به شالوده ی ساختمان اصلی دیوار، به حفاریهایی در اطراف آن دست بزند، با اینکه در حال حاضر روزانه به صدها زائر یهودی برای زیارت دیوار و برقراری مراسم ندبه و شیون بدان جا میروند و دولت هر ساله از راه مبالغ زیارتی و جذب توریست درآمد دارد.
قدس پایتخت:
همان گونه که قبلاً بیان شد ، سازمان ملل متحد با توجه به بررسیهای فراوان اعلامیههای صادر شد که طبق مفاد آنها مقرر شد، بیت المقدس به صورت یک شهر بین المللی اداره گردد و ادارهی آن به عهدهی شورای قیومت سازمان ملل متحد باشد. همچنین آن سازمان موظف گردید از اماکن مقدسه، حمایت و حفاظت نماید. اما دولت صهیونی اسرائیل تنها رعایت این اعلامیهها را نکرد بلکه به هیچ یک از آرای صادره از طرف سازمان ملل نیز احترامی قائل نشده است. شورای قیومت سازمان ملل متحد مشهد یادداشت تندی برای اسرائیل فرستاد و آن دولت را از انتقال پایتخت به قدس منع نمود اما دولت اسرائیل به این یادداشت اعتنایی نکرد. اسرائیلیها معتقدند که فقط اورشلیم پایتخت اسرائیل است چه اکنون سه هزار سال است که اورشلیم پایتخت اسرائیل بوده و شهری مقدس است.
با آن که شورای قیومت سازمان ملل برای ادارهی بیت المقدس نظامنامه و مقررات ویژهای تنظیم و برای نگهداری و مخارج اداره کردن آن جا هشت میلیون دلار بودجه معین کرده بود و قدس را بین المللی اعلام کرده بود و حتی برای آن جا یک فرمانده و یک مجلس قانون گذاری پیشنهاد کرد که نمایندگان آن به طور مساوی مسلمان، مسیحی و یهودی باشند و نیز تقاضای خلع سلاح منطقه نموده و دستورات مفصلی راجع به اماکن مقدسه، فرهنگ و اقتصاد، تشکیلات اداری، تشکیل ادارات ملی و محلی از عرب و یهود با اختیارات وسیع صادر کرده بود، باز هم کاری از پیش نبرد و سرانجام دولت صهیونیست اسرائیل بدون توجه و احترام به مقررات بین المللی و حقوق ملت فلسطین ، شهر قدس را به پایتختی خویش انتخاب کرد.
نتیجه :
اشغال فلسطین و تشکیل دولت اسرائیل ، تنها در نتیجهی بیانیهی تقسیم فلسطین در سال 1947 م نبود بلکه ادامهی نقشهی استعمارگران جهانی بود که صهیونیسم را به عنوان ابزاری مورد استفاده قرار دادند. آنها با نادیده گرفتن 45 قرن، سابقهی فلسطینیان در این سرزمین، خاک و سرزمین آبا و اجدادی آنها را اشغال کردند و دست به قتل عام آنان زدند.
با این سیاست در پی تصاحب سرزمین و اموال فلسطینیان ، تعداد بی شماری از آنها را آواره ساختند. امروزه در سرزمینی که در سال 1948 م به طور رسمی اشغال شدهاند اندک از ساکنان واقعی آن به چشم میخورد و این تعداد نیز در شرایط دشوار و در اردوگاهها و بازداشتگاهها زندگی میکنند.
در آغاز تشکیل دولت اسرائیل کمتر از 10% از ساکنان فلسطین ، یهودی بودند اما تاکنون با تلاش سرکردگان صهیونیست بیش از 3 میلیون یهودی از نقاط مختلف جهان به این سرزمین آمدهاند.
امام خمینی (ره) ملت فلسطین را به ادامهی جهاد امیدوار کرد. آنان به گرایش به سمت حرکتها و قیامهای مذهبی به مبارزهی خود ادامه دادند تا روزی که بتوانند تمام سرزمین خود را از اشغال اشغالگران آزاد کنند.
منابع :
تاریخ اورشلیم : سیدجعفر حمیدی
فلسطین از اشغال تا انتفاضه : مجید صفاتاج
سرزمین مقدس : هارون و هومن ، انتشارات گوهر منظوم
مسئلهی فلسطین و ماهیت طرح صهیونیسم ، داشه الغنوشی : ترجمه سیدهای خسروشاهی
فلسطین در فراز و فرود تاریخ : دکتر عبدالله جاسبی